مهمیزهای سیاه به قلم آزاده دریکوندی
پارت سی و سوم
زمان ارسال : ۳۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 10 دقیقه
جلالی دستانش را در هم گره زده و خیلی مطیعانه مقابلش ایستاده بود. کت و شلوار شکلاتی‌اش دقیقا مثل همان لباس‌های گشاد و بی‌قواره‌ای بود که همیشه می‌پوشید. سورن بی‌آنکه به او نگاه کند سیگاری گوشه‌ی لبش گذاشت. شعله‌ی لرزان آبی رنگ را زیرش گرفت و با کف دست دیگرش تا لحظه‌ای که روشن می‌شد، آن را پوشاند. پکی زد و فندکش را روی میز گذاشت.
- که گفتی خرده فروش‌ها سوسه میان!
- بله آقا!
م
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خوش اومدی فاطمه جانم😍باعث افتخاره برام یه خوش قلمی مثل تو این رمان رو دوست داره🥺💚💚💚امیدوارم تا انتها دوسش داشته باشی
۲ هفته پیشایلما
00چقدر جای مرتضی اینجا خالیه🤣🤣سورن بهتره ب طور رسمی جای پدر خواندشو نگیره بفکر خودش و نیلی باشع🤨🤨
۲ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
راستی فعلا نیلی نقشی توی زندگی سورن نداره نمیدونم چرا همه نقشش رو برای سورن پررنگ می‌کنید😅
۲ هفته پیشالف جیم
00چرا پس یکشنبه هارو بر نمیگردونی؟ من یکشنبه ها همش سر میزنم..
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فعلا که چیز زیادی نگذشته همه‌اش دو تا یکشنبه پارت نداشتیم🙈
۴ هفته پیشالف جیم
00دوتا دوشنبه برابره با دو هفته!! خیلی منتظرم 😎
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
الان من گفتم هشت نفر بگن یکشنبه پارت بذار می‌ذارم ببینم چند نفر می‌گن😅
۴ هفته پیشساناز
00🧡💛💚💙🩵💜🤎
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚💚💚💚💚من به سبز وفادارم😅
۱ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00خیلی خیلی خوشحال شدم اطلاعی گذاشتی خیلی ممنونم ❤️فول عالی بود مرسی آزاده جونم گل کاشتی دستت طلا ❤️💋
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنون از تمام انرژی تو و باقی بچه‌ها🤩💚
۱ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00چه جالب درباره پارت قبلی واقعا باهوشه😍با لباس هالووین به سراغش رفته و حسابی زدتش😁یا مرده یا قطع نخاع شده چیز خاصی نیست تو فکرش نرو آزاده جونم😁😝به به که سورن و نیلی داخل این دوپارت نقش دارن😍
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اتفاقا شما هم درمورد مجازات میلاد اشتباه حس زدی🤭
۱ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 003️⃣ 4- نمیدونم چه اتفاقی بی افته ولی میدونم اگه به سورنم اعتراف کنه باز سورن اهمیت نمیده چون عاشقه نیلی و موزیک هاش داره میشه😍عاشقه دکترشه❤️😍🙃مریم فقط دلش میشکنه که خیلی گناه داره🥺
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
کامنت هاتون رو که درمورد مریم میخونم خیلی براش ناراحت میشم😭انگار تازه فهمیدم دارم چه بر سر این دختر میارم🤣
۱ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 003️⃣ 2-که سورن و موضوعش و بقیه رمان هاتو موضوع هاشون جذاب بودن که جذب شدن😍راستش فقط باید عاشقانه باشه تا بخونم بقیه ژانر ها مهم نیست 🙈😁3-اره اگه به خواد میتونه حتی با زور 😁🤣
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم از لطفی که همیشه به من داری🤩
۱ ماه پیشZarnaz نا
۲۰ ساله 00من از سوم شخص نامحدود خوشم میاد🙈خیلی باحاله مثل مونالیزا 😍🙈آره و نقشه اولشم سهند😍3️⃣ 1-نابود کردن کسی که میخواد همایونفرها هارو نابود کنه😎2-نه فرقی نداره باید موضوعش جذاب باشه تا جذب بشم😍
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
سوم شخص نامحدود که واقعا لذت بخشه. حالا ما اینجا محدود به سورن هستیم و کنار ولیعهد می‌مونیم☺️من خیلی ا ژانرها رو تجربه کردم و می‌خوام الان برم تو کار انواع زاویه دید🤭
۱ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00اووو یکی میخواد کودتا کنهههو همایونفرها رو از زمین پاک کنه ولی نمیتونه چون دردسر تورا ولی نه واسه ما😍ای وای نیلی چرا بچم قبول کردی درس بدی باید از خداتم باشه🙈😁عالی بود مرسی آزاده جونم 💋❤️
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
به به! کیف میکنم هاااا🤩 دردسر تو راهه... ولی نه واسه ما😎
۱ ماه پیشالف جیم
101 حدس جدید ندارم 2 چون من خانمم برام ذهن یک مرد جالبه پس در نتیجه کاراکتر مرد باشه بهتره 3 احساس میکنم راضی میشه ولی از جایی احساس میکنم راضی نمیشه و دست رد به سورن میزنم، سورن نوازنده نمیشه4ممکنه
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خب من واقعا خوشحالم که این بار هم هنوز هیچکس نتونسته حدس بزنه که چه خبر خواهد شد💃🏻💃🏻
۱ ماه پیشالف جیم
00مثل همیشه.. هیجان انگیز امیدوارم تا آخر رمان همینطور غیر منتظره باشه.. فقط نمیدونم تو قسمت بعد میخواید از چی حرف میزنید.. نیلی، کارای سورن، یا عملیات و اشکان..
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
دو قسمت بعدی همایونفرها به ابراهیمی ها رسیدگی خواهند کرد و همینطور سورن و نیلی رو در کنار هم خواهیم داشت ☺️
۱ ماه پیشترانه
00این جلالی هم واقعا خیلی بیچارس😅اینکه سورن میگه بالاخره پیداش میکنم یعنی بازم با اشکان قراره برن شکار دشمن؟🤩
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نمیدونم.... می‌رن یعنی؟🤭
۱ ماه پیشمهشید
00به نظرم کسی که پشت این ماجراست قراره یکی از چالش های رمان باشه
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
شایدم کسی نباشه🤔
۱ ماه پیشمهشید
00واقعا چقدر شخصیت سورن رو دوست دارم خیلی به دل میشینه شبیهش توی هیچ رمانی نیست همیشه شخصیت های ماندگار کار خودته💋💝
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
شما به من لطف داری امیدوارم تا انتها سورن برات خاص بمونه💚💚💚
۱ ماه پیش
لطفا صبر کنید...
فاطمه
00من اومدم🤓🤓 وای آزاده، انقدا خوشحالم که نگو. خودت می دونی چه قدر زیاد این رمانت رو دوست دارم و بی نهایت خوشحالم تا این اندازه موفق شده. دیدی گفتم می ترکونی؟🤩🤩😍😍